7 دسامبر 2014 @ 7:11 ب.ظ توسط مامانش
تو خونه هیچ وقت مامان جون به کار نمی بریم. نمی دونم تو مهدکودک یاد گرفته، یا از کارتون هایی که می بینه و کتاب هایی که می خونه، یا از خونه مامان نیر و بابا ابی (البته من نشنیدم اونها هم بگن). اما یک هفته ای هست همش صدا می کنه مامان جون! وقتی اینجوری صدام می کنه رسما می خوام بمیرم از خوشی 🙂
این رو باید دسته بندی کرد در خوشی های کوچک شاید احمقانه! فکر نمی کردم روزی دلم با همچین کلمه ای خوش شه
۳ نظر
خوشی های کوچک · شیرین زبانی ها · غیرمنتظره ها