مامانش | 31 اکتبر 2012 @ 9:17 ب.ظ
یاسمین سه ماهه شده. دختر خوب و آرومیه. دقیقا بعد از تموم شدن ماه دوم زندگیش، اوضاع معده و روده اش بهتر شده ودیگه خبری از اون دفع های پر زور و فشار نیست و فقط بعضی وقت ها از حالت چهره اش یا صدای خود خروجی، میشه فهمید که کاری کرده :دی
خواب یاسمین و مامان: از دوماهگی خواب شب یاسمین تقریبا به ۴-۵ ساعت رسیده و به مامانش کمک می کنه که خواب نسبتا خوبی داشته باشه. معمولاْ صبح ها تا ساعت ۱۱ می خوابیم و شبها ۱.۵ تا ۲ … اما کم کم داریم سعی می کنیم خواب صبح رو کمتر کنیم و من فعلا خوابم رو به ۹.۵ الی ۱۰ صبح رسوندم و نیم ساعتی زودتر از یاسمین پا می شم. یاسمین هم بعد از اولین بیداری که پوشکش هم عوض می شه معمولاْ نیم ساعتی بیداره و بعد از خوردن شیر بعدیش می خوابه تا ظهر. از ظهر به بعد هم معمولا چرت های کوتاه می زنه. تا سرشب که معمولا یه خواب یکی دو ساعته داره و دیگه باز خوابهاش کوتاه میشه تا آخر شب. حالا امیدوارم با زودتر بیدار شدن صبحمون، ساعت های خوابمون رو کلا دو سه ساعت جلو بکشم.
محل خواب: تا قبل از سرد شدن هوا،توی پشه بند بغل تختمون می خوابید، اما از وقتی سرامیک ها سرد شدن، بین خودمون می خوابوندیمش که طبیعتا شیر دادن بهش برای من هم راحت تر بود و بین شیر خوردنش چرت می زدم و بعدش هم از اونجایی که تجربه کم کم ثابت کرد بعد از شیر خوردن به صورت دراز کشیده، آروغ نمی زنه،بلافاصله به ادامه خوابم می رسیدم. خوبیش این بود که همزمان با طولانی شدن خواب شبونه، شبها فقط جیش می کنه و واسه همین می شه با فاصله طولانی تر عوضش کرد و لازم نیست نصف شب واسه تعویض پوشک خوابت رو بپرونی :دی از چند شب پیش که دوباره شوفاژها رو روشن کردیم، دوباره شبها می ذاریمش بغل تخت توی پشه بند. چند شبی که خواب بوده و بردیمش، مشکلی نداشته و یکی دو بار که صبح زودتر از من بیدار شده دیدم آرومه و داره دوروبرش رو نگاه می کنه. اما یکی از این شبها که بیدار بود و گذاشتیمش اون تو، اینقدر غر زد که بیخیال شدم و واسه اینکه حمید هم از سروصداهاش بیدار نشه آوردمش بین خودمون و دیگه ساکت شد. ولی در کل امیدواریم بتونیم به زودی روی تخت خودش بخوابونیمش.
حمیدرضا گفته:
1 نوامبر 2012 در ساعت 3:00 ب.ظ
من عاشق اون موقعهایی ام که ما خوابیم و برای خودش بیداره و اینور و اونور رو نگاه میکنه و هر موقع ما چشم باز میکنیم، میبینیم که داره دست و پا میزنه و توی توهمه برای خودش:D
آسمان گفته:
1 نوامبر 2012 در ساعت 4:22 ب.ظ
خوبه سه تایی روی تخت جا میشین.
یه خوبی دیگه هم اینکه شیرخوردن شبانه یاسمین به آروغ نیازی نداره.
کلا خیلی یاسمین دختر آروم و خوبی به نظر میرسه و مامان و باباش رو اذیت نمیکنه. یه مقدار زیادیش هم البته به خاطر حوصله شماست که با صبر با بچه برخوردین میکنید 😉
آزاده: البته جامون تنگ شده خوب و اولا می ترسیدیم که یه وقت لهش نکنیم :دی یا ترسهای دیگه ای مثل اینکه پتومون رو صورتش نیفته که در این موارد هم حتما یه مطلب می نویسم