مامانش | 28 آوریل 2013 @ 11:25 ق.ظ
۱- یاسمین قبلا سیب و موز رو به صورت رنده شده و نرم شده می خورد.اما الان چند وقتیه که یه تیکه رو می ذاریم جلوی دهنش که خودش نرم کنه و بخوره . البته باید حواسمون جمع باشه که یه وقت یه تیکه بزرگ نکنه که بپره توی گلوش. دیروز سیبش رو قشنگ با دندونش می تراشید و می شد رد دندونش رو روی سیب دید.
۲- دیروز بعد از اینکه خودش یکم سیب رو تراشید و خورد، از دستمون گرفتش و حالا نوبت اون بود که به ما سیب بده. یه بار جلوی دهن من می گرفت و دفعه بعد جلوی دهن حمید. یه چند باری گفتیم :حالا خود یاسمین بخوره. خودش گاز زد، اما بعد از یه مدت دیگه حاضر نبود خودش بخوره. فقط دوست داشت به ما میوه بده 🙂
۳- هی انگشتش رو می ذاشت رو مبل که یعنی کلاغ پر بازی کنین. توی اون دست دیگه اش هم قاشقش بود. حمید که شروع می کرد به بازی، کلاغ و گنجشک که پر می زدن، یاسیمین قاشق رو می کرد تو دهن حمید که غذا بخوره و دوباره از اول.
پ.ن. ۱: تصور ذوق و کیف و احساسات ما رو تو هر کدوم از سناریوهای بالا با خودتون.
پ.ن.۲: دندون جلوی سمت چپ پایین یاسمین دیگه دیده میشه و موقع شیر خوردنش هم کامل حسش می کنم
خاله الی گفته:
28 آوریل 2013 در ساعت 12:16 ب.ظ
عزیزم یعنی هر کاری که می کنین دیگه داره تقلید می کنه:-***** دیگه باید مواظب فتاتون باشین حسابی:دی
آزاده: آره زندگی سخت شده :))