مامانش | 19 می 2013 @ 11:37 ق.ظ
دختر ما دست به سینه می شینه. به صورت فیک گریه می کنه و می خنده.
به شکل حرفه ای با کنترل کار می کنه. خودش آهنگ رو بارها پلی می کنه. منتظر دیدن نتیجه کارش با کنترل هست و وقتی می بینه یه کنترلی رو بهش دادیم که کار نمی کنه (مثلا در حالی که فقط دیویدی روشنه، کنترل تلویزیون رو بهش دادیم)، اون رو می اندازه کنار و شیرجه می زنه سمت بقیه کنترل ها.
حدود یه ماهی هست کاربرد کلید رو می دونه و وقتی می دی به دستش، اون رو می گیره سمت قفل. به باز کردن و بستن انواع مختلف در علاقه شدید داره. غیر از باز و بسته کرن در خونه، کمد و یخچال(!)، تلاش می کنه در خودکار، ظرف ها و کرم ها رو ببنده و البته در موارد آسونی مثل در خودکار موفق عمل می کنه.
کتاب رو دیگه می تونه کاملا صفحه به صفحه ورق بزنه و جلو بره.
تلفن رو می بره سمت گوشش و می گه «ا» یعنی الو.
جای قاب عکسها رو می شناسه به صورت سرعتی از یکی به دیگری اشاره می کنه. از مامان بزرگش یاد گرفته بود که با دیدن عکس خودش، وقتی ازش می پرسیدیم «این کیه؟» به نشونه اینکه «منم»، بزنه به سینه اش. البته بعد از مدتی این کار رو با عکس دو نفره من و حمید هم عینا تکرار کرد. عکس رو خیلی خیلی دوست داره و دائم به عکسها اشاره می کنه و صحبت می کنه.
گرفتن ناخنهاش وقتی کوچک بود به شدت آسون بود، چون آروم می نشست و فقط با دقت نگاه می کرد. الان به شدت سخت شده چون می خواد ناخنگیر رو از دستت بگیره. فقط باید موقع بیحالی یا در حال گریه ناخنهاش رو گرفت. بعد از اینکه با زحمت ناخنگیر رو بعد از تموم شدن این فرایند می گیره، شروع می کنه به تکرار کارهایی که من می کردم: ناخنگیر رومی بره سمت ناخن های پاش و بعد بلند می کنه و می زنه روی کیفش که ناخنهای گرفته شده بریزن روی کیف.
موقع غذا خوردن اگه بشقاب خالی و قاشقش رو جلوش بذارم، در حین اینکه غذایی که بهش می دم رو می خوره، قاشق رو بر می داره، می زنه تو بشقاب و می بره سمت دهنش.
عصبانی می شه! اگه چیزی رو که تا الان دستش بوده و آروم باهاش بازی می کرده (و نباید تو دهنش ببره) رو به دلیل اینکه شروع کرده به خوردنش، ازش بگیری، عصبانی میشه و جیغ می زنه و اگه دوباره همون رو بدی بهش، پرتش می کنه.
کم کم صداهایی که از خودش در می آره بلندتر و طولانی مدت تر شدن.
و اما شیرین تر هه اینکه اول صبح و هنوز بیدار نشده، می خنده!
باباش گفته:
19 می 2013 در ساعت 9:29 ق.ظ
ناخنش انگار خیلی جدیدههههههههه، منم نمیدونستم هنوز :))
خنده هاش، خنده هاش!
آزاده: بله بله بله، حرکات جدید داره دخترمون 🙂 یکی دو باری انجام داده بود، ولی پریشب دیگه اوجش بود :دی
خنده هاش! خنده هاش!
خاله الی گفته:
19 می 2013 در ساعت 10:45 ق.ظ
از این حرکات تقلیدی اش که گفتی یاد حرکت لباس شستن سینا افتادم توی سطل آشغال:دی
آزاده: :)))) آره دقیقا
آسمان گفته:
19 می 2013 در ساعت 12:37 ب.ظ
ناخن گرفتن عالی بود. لباس شستن سینا هم 😉
خاله مهری گفته:
19 می 2013 در ساعت 1:25 ب.ظ
یعنی تصور ناخن گرفتنش هم کلی آدم رو میخندونه. چه برسه به دیدنش :))))))))
خامه سالیش گفته:
31 می 2013 در ساعت 1:54 ق.ظ
آزادهههههه…. یعنی میخوام الان خودتو اون دختره نمکدونتو قورت بدم… چقد خوب مینویسی :*