مامانش | 8 جولای 2013 @ 12:24 ق.ظ
وقتی شیر دادن تو تاریکی، برای اینکه یاسمین بفهمه وقت خوابه، جواب نمی ده،
وقتی سکوت برای اینکه بفهمه دیگه قضیه خواب جدیه، جواب نمی ده،
وقتی کم کردن لباس برای اطمینان از اینکه یاسمین به خاطر گرما کلافه است و خوابش نمی بره، جواب نمی ده،
وقتی ماساژ دست و پا برای اطمینان از اینکه خستگی زیاد باعث کلافگیه جواب نمی ده،
یه کتاب چاره کاره! کتاب رو بر می دارم و می دم به یاسمین و کم کم دراز می کشونمش. همزمان با ورق زدن براش کتاب رو می خونم. بعد از یکی دو بار، حالا یاسمین ورق می زنه و من هیچی نمی گم. اما اگه اشاره کنه به جایی از صفحه، اسم اون شکل رو براش می گم. همین. بعد از مدتی، کلا سکوت می کنم و می ذارم خودش کتاب رو ورق بزنه و بعضی وقتا برای خودش بخونه. چیزی نمی گذره که برمی گرده سمتم و در حالیکه کتاب هنوز تو دستشه شیر می خوره و این بار می خوابه!
پ.ن.۱: قبلا به عنوان اولین مرحله از کتاب استفاده می کردیم. یعنی بعد از اینکه یاسمین رو می ذاشتیم رو تخت، مراحل خوابوندن رو با کتاب شروع می کردیم. چند روزی بود که کتابش دم دست نبود و ما هم حواسمون به این قضیه نبود. پروسه خوابوندنش تو این مدت به شدت طولانی شده بود و هر بار تا بخوابونیمش هم خودمون کلافه می شدیم هم یاسمین. امشب یاد کتاب افتادم و سریع جواب گرفتم و دلیل اینکه قبلا زود خوابش می برد رو پیدا کردم.
پ.ن.۲: کلا هر چیزی که قبل از خواب هیجان های ناشی از بازی و بازی خواهی بچه رو بتونه بخوابونه و بچه رو به آرامش لازم برای خوابیدن برسونه، به زودتر و بهتر خوابیدن بچه کمک می کنه. کتاب در عین حال که بچه رو سرگرم می کنه، هیجانات و تحرک رو کم و بدنش رو آروم می کنه.
پ.ن.۳: توصیه می کنم حتما امتحان کنین
باباش گفته:
8 جولای 2013 در ساعت 12:52 ق.ظ
وقتی رفتی کتاب رو آوردی، یهو یادم افتاد که چقدر با کتاب راحت میخوابید همیشه و ما یادمون نبود. دوباره با خیال راحت میخوابونیمش از فردا شب :دی
آزاده: آره، دوباره سه تایی باهم کتاب می خونیم حتی تا بخوابه :*
خاله الی گفته:
8 جولای 2013 در ساعت 1:27 ب.ظ
ایشالله دلشو نزنه و همش با همین کتابهاش سرگرم بشه…حالا خودش چطوری کتاب می خونه؟..آدووووووووو ….نووووووو؟؟؟؟:دی
آزاده: :)))) هنوز اونقدر مفهوم نمی تونه صحبت کنه :دی صداهای نامفهوم در می آره. البته پو رو به موقع اشاره به عکی توپ و با رو موقع اشاره به عکس بادبادک می گه :دی