باباش | 24 آوریل 2014 @ 3:03 ب.ظ
مشغول کار بودم، تلفنم زنگ خورد:
– الو، سلام، چطوری؟ خوبی؟ بیا خونه مون، زودِ زود!
هر بار که صداش رو از پشت تلفن میشنوم، پیش خودم فکر میکنم که این بچه کیه پشت خط؟ یاسمین که نیست! یاسمین خیلی کوچیکه، اینجوری نمیتونه حرف بزنه.
هنوز باورم نمیشه که دخترمون داره بزرگ و بزرگتر میشه. روز به روز بهتر حرف میزنه و دل همه رو میبره با حرفهاش. با عشق نگاهش میکنیم و لذت میبریم.
دنیامون کنار یاسمین، خیلی عجیب و شیرینتر شده. من که هنوز رشدش رو نمیتونم باور کنم
مامانش گفته:
26 آوریل 2014 در ساعت 8:43 ق.ظ
کاش میشد همه این شیرین زبونی ها رو ثبت کرد! حیفه اینا از یادمون بره. فیلم هم که نمی ذاره ازش بگیریم. اصلا بعضی وقتا اینقدر یهویی این شیرینی ها رو در می کنه و دیگه تکرار نمی کنه که نمیشه فیلم گرفت. باید یه دوربین گذاشت کلا از زندگیش فیلم گرفت :))
آسمان گفته:
30 آوریل 2014 در ساعت 9:59 ق.ظ
جدی در این حد حرف می زنه؟ باورم نمی شه.
هزار ماشالله 🙂
خاله الی گفته:
25 می 2014 در ساعت 12:50 ب.ظ
عزیزم :-* …چشم به هم بذارین باید برین برای مدرسه ثبت نامش کنین