باباش | 29 ژوئن 2014 @ 1:07 ب.ظ
پنجشنبه شب مهمونی دعوت بودیم. یاسمین اعلام کرد که جیش داره و من هم همراه آزاده رفتم که موقعی که یاسمین از دستشویی میآد بیرون، به آزاده کمک کنم. یاسمین که اومد از دستشویی بیرون، شورتش رو جلوش گرفتم که بپوشه. یه کم صبر کردم دیدم نمیپوشه. بعد یه مقدار با عصبانیت بلندش کردم روی پام نشوندمش که شورتش رو پاش کنم. بازم نذاشت و از روی پام اومد پایین. بعد دوباره شورتش رو جلوش گرفتم که بپوشه، ولی سرش رو انداخت پایین و وایساد. تکون نمیخورد. بعد گفتم «بابایی چرا نمیپوشی شورتت رو؟» یهو برگشت گفت «ازت ناراحتم!» من به شدت متعجب و ناراحت، ازش پرسیدم «چرا دخترم؟» گفت «برای اینکه منو زدی!» منم کلی بوسش کردم و بهش گفتم که «دخترم من نزدمت. اگه ناراحت شدی معذرت میخوام» و بعد از منتکشی به مقدار کافی، ماجرا ختم به خیر شد و یاسمین خانم شورتش رو پوشید.
مامانش گفته:
30 ژوئن 2014 در ساعت 10:38 ق.ظ
خیلی بزرگ شده! باورم نمیشه!
حمید: آره، منم اصن باورم نمیشه
خاله الی گفته:
1 جولای 2014 در ساعت 9:27 ق.ظ
خوب چرا میزنی بچه رو خشن ؟؟!!! :دی …حواست باشه رفتین آمریکا از این خبرها نیست ها اونجا قانون حمایت از کودکان هست عکس العملهاشام شدیدتره :دی
حمید: راس میگیا! خیلی باید حواسم باشه اونجا 😀