Lilypie Kids Birthday tickers
یادگیری انگلیسی (٢)
مامانش | 18 فوریه 2016 @ 5:37 ق.ظ

اگه بخوایم از تازه ترین های یاسمین بگیم بیشترش مربوط به یادگیری انگلیسیه. هر روز یه چیز جدید رو می کنه. ولی در کل فرایند یادگیریش جالبه. انگار دوباره داریم همون روال یادگیری فارسی رو به چشم می بینیم.

اولش فقط گوش می داد. هیچی نمی گفت. فط چند تا کلمه که از ما یاد گرفته بود واسه نیازهای اولیه تو مهدکودک. بعد تو بازی ها شروع کرد به درآودرن اصوات، ولی تقریبا لحن انگلیسی رو گرفته بود. اوایل کل این اصوات بی مفهوم بود. کم کم این اصوات رو سعی می کرد با and به هم بچسبونه. بعد از یه مدت می تونستی چند تا کلمه بین این صداها تشخیص بدی. البته کلمات کاملا بی ربط به بازی بود. بعدتر، هر از چند گاهی مربیش از کلمه یا دوکلمه ای هایی (مثل red pants) که تو مهدکودک می گفت، برامون تعریف می کرد. بعد از یه مدت تک و توک چند تا جمله رو البته اونم از زبون مربیش شنیدیم که گفته: Look at me! یا Yasi is going up! تا مدتی وقتی چیزی از مهد تعریف می کرد و مثلا می گفت مربیم یه حرفی زده، ازش که می پرسیدیم دقیقا چی گفت به انگلیسی؟ بهمون نمی گفت. شاید اون موقع می فهمید ولی هنوز نمی تونست تکرارش کنه. ولی الان بهمون میگه. جمله کامل رو هم می گه. حتی خودش بعضی وقتها (البته با کلی خجالت و یعد از کلی تلاش ما برای کشیدن از زیر زبونش) جملات خودش رو هم می گه. دیروز برای حمید تعریف کرده که بعضی وقتها که اسم دوستهام یادم می ره، می رم بهشون می گم: what’s your name؟ یا برای من تعریف می کرد که دوستش بهش گفت Come to my house! خلاصه دیگه به نظر میرسه ارتباط کلامیش هم تو مهد با بچه ها خوب برقرار شده.

یه تفاوت دیگه هم که یادگیری زبان تو این سن داره اینه که گویا سعی نمی کنن واسه هر چیزی معادل زبانی رو که بلدن پیدا کنن. هنوز مدل یادگیریشون به همون شکل زبان اوله. اینجوری که یک کلمه رو اول مفهومش رو نمی دونن، بلکه کم کم دقت می کنن که کجا استفاده میشه و بسته به اون، اون کلمه کم کم براشون مفهوم پیدا می کنه. شاهد این قضیه هم اینه:

یاسمین: مایکل برای teacherمون اومده.

حمید: می دونی teacher یعنی چی؟

یاسمین: نه!

حمید: یعنی مربی، معلم.

یاسمین: آهاااااان! مایکل اومده که teacherمون باشه!

یعنی وقتی معنی فارسیش رو فهمید، جمله بندی فارسیش رو بر اساس اون درست کرد، در حالیکه تا قبل از این قضیه teacher رو به عنوان نقش مایکل تو مهد پذیرفته بود.

حتی بعدش گفت مایکل new teacherهست. باز پرسیدم میدونی new یعنی چی؟ گفت نه. خلاصه برخلاف ما که کلمه به کلمه معنی کلمات رو یاد می گیریم و بعد دستور زبان رو، این بچه ها اول خود کلمه یا اصطلاح رو یاد می گیرن و کم کم میفهمن کجا باید استفاده کنن و اینجوری اون اصطلاح به مرور براشون معنی پیدا می کنه.

 

زندگی جدید · یادگیری زبان جدید · یادگیری زبان دوم

۳ نظر

  1. خاله الی گفته:

    20 فوریه 2016 در ساعت 11:55 ب.ظ

    خیلی جالبه و خیلی عجیب ..البته به خاطر همینه که بچه ها خیلی زود می تونن یه زبان جدید رو یاد بگیرن

  2. مامانش گفته:

    26 فوریه 2016 در ساعت 9:56 ق.ظ

    آره واقعا. آدم تا به چشم نبینه این روند رو باور نمی کنه! حتی وقتی هم می بینی باورش سخته :)))

  3. رضا لایقی گفته:

    26 مارس 2016 در ساعت 2:35 ب.ظ

    تلاشه بچه ها, خیلی لذت بخشه.

ارسال نظر